سورئالیسم یا فراواقعگرایی که در پس دادائیسم ناامید و پوچگرا در غرب معاصر قرن بیست شکل گرفته رو برخی مکاشفه گونه ای دونستند که در ناخودآگاه روحی و روانی و متکی بر حقیقتی عالی تر از واقعیت به مدد اشکال موهوم تداعی می شه. و البته این حقیقت عالی مورد نظر اونها چیزی نیست که این کلمه ابراز می کنه. این حقیقت عالی یا واقعیت برتر به زعم خود برتون، خلق تصاویر و ترکیباتی از توهمات و تصور ناخودآگاهه که به معنای خروج از واقعیت به صورت افراطیه.
فراواقعگرایی بر سه فلسفه فکری شاید استوار بوده. فلسفه علمی که همان رویکرد فروید به روانکاویه. فلسفه اخلاقی که با هرگونه قرارداد مخالفه و فلسفه اجتماعی که میخواد با ایجاد انقلاب سوررئالیستی بشریت را آزاد کنه. محصول این سه رویکرد رویهای انقلابی یا بهتره بگم پرخاشگره که زیر هیچ قانونی هم نخواهد رفت و البته مبتنی بر ذهن و روان به تعبیر فرویدیه که با اندکی چشمپوشی می شه مبتنی بر خشونت و شهوت و غضب پنداشتهش.
اما به هر تقدیر فراواقعگرایی برای مخاطب به واسطهی تجربه متفاوت و معمولا متناقضی که ایجاد می کنه جذاب و جالبه!
مجموعه کارهای گرافیکی زیر جهانی فراواقع رو تصویر می کنه، با تناقض و ایجاد شبه در چیزهایی که باور نمی کنین...