یانون دیزاین ... yanondesign

نگاهی روزانه به طراحی و هنر
نشریه‌ی ‌الکترونیکی روزانه؛ جسـتاری در هـنر و طـراحی
مشترک روزنامه یانون‌دیزاین شوید
پس از تکمیل فرآیند ثبت نام، ایمیل دریافتی را تایید نمایید.
تبلیغات

دوباره یانون‌دیزاین

قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانون‌دیزاین می‌گذرد! و دقیق‌تر قریب به یک سال از کم فعالیت‌ شدن و خسته‌ شدن یانون‌دیزاین!

یانون‌دیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقه‌مندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلی‌ها در سال‌های ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیل‌های گاه‌به‌گاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانش‌گاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانون‌دیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع می‌کردند. خیلی‌ها ابراز لطف فراوانی را در این سال‌ها به تیم فعال یانون‌دیزاین ابراز کرده‌اند و همین خیلی‌ها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیش‌برد حرکت یانون‌دیزاین بودند. 

واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یک‌سالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزه‌ای که این سال‌ها پشت یانون‌دیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سال‌های گذشته افتاده بود مانع آن می‌شد که به کل یانون‌دیزاین را فراموش کنیم....

ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردی‌بهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابه‌پای تحولاتی که در پیرامون‌ ماست.

تنها دویدن / نادر خلیلی

سه شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۱، ۱۱:۳۹ ق.ظ

حادثه اسف بار زلزله آذربایجان بیش از هرچیز من ورفقای معمارم را یاد تجربیات ارزنده پروفسور نادر خلیلی و آمادگی او برای بازسازی شهر بم بعد از زلزله آن سال آن هم در شش ماه انداخت.... نادر خلیلی اگرچه به جامعه مذهبی سنتی به ظاهر تعلق نداشت اما آرا و افکارش شاید بیش از هر قشری در دل و ذهن همین جامعه جای می گرفت و اگر نبود سیاست های اموزشی غلط و نگاه های تنگ نظرانه شاید امروز شکوه دوباره معماری ایرانی اسلامی را با او و نگاه پیش روی او شروع می کردیم. نادر خلیلی نه یک پایان که آغازی ست بر جریان نوزایی معماری ایرانی اسلامی و از این حیث شناخت او و آرایش و لطافت های نگاهش برای آنان که ادامه دهنده این جریان هستند امری لازم است

صادق لطفی زاده در یادداشت کوتاهی با اشاره به یکی از این لطافت ها سعی دارد تا شما را به خواندن زندگی نامه او ترغیب کند.

 

صادق لطفی‌زاده: درگیری من با کتاب "تنها دویدن" مصادف شد با اتفاق ناگواری که مردم عزیز آذربایجان با آن مواجه شدند و بد ندیدم این کتاب را معرفی کنم تا جمع بیشتری از دوستان از محتویات این کتاب ارزشمند بهره ببرند.

می توانم بگویم تنها باری بود که یک کتاب 300 صفحه ای را این قدر سریع تمام کردم. کتاب تنها دویدن روایت تلاش یک معمار برای رسیدن به هدفش است در سخت ترین شرایط ممکن. کتاب بیشتر به رمانی مهیج درباره یک معمار می ماند. معماری که در سن چهل سالگی شاید دنبال معرکه گیری باشد و هزار دلیل در اطرافش وجود دارد تا از راهی که انتخاب کرده صرف نظر کند. اما او در میان مشکلات مختلف به خودشناسی و کشف و شهودهایی دست پیدا می کند و هر روز محکم تر از قبل در مسیری که انتخاب کرده تنها به راهش ادامه می دهد:

"یک روز زمستان پسر کوچک خود را که چهار ساله بود به پارک بردم. نزدیک زمین بازی چند پسر و دختر که تقریبا دو برابر سن او را داشتند با هم بازی می کردند و دستان که پسری شاد و خونگرم بود خود را داخل بازی آن ها کرد و با آن ها دوست شد. بازی بچه ها پس از چند دقیقه به صورت مسابقه دو در اطراف جاده ای در میان درختان در آمد. بعضی از پدر و مادرها که مسابقه را تماشا می کردند شروع به تشویق بچه ها و دست زدن برای آن ها که سریع می دویدند کردند و البته هر بار بچه های بزرگ تر اول می شدند. در دور چهارم مسابقه پسر کوچک من  که در هر نوبت از بقیه دیرتر به نقطه پایان مسابقه رسیده بود نفس نفس  زنان با چشم های گریان پیش من آمد و گفت:

-بابا، بابا من می خواهم تنها مسابقه بدهم!

چند لحظه طول کشید تا حرف او را فهمیدم ولی وقتی ناگهان متوجه در خواست اوشدم از روی نیمکت بلند شده، جلو رفتم و در حالی که بچه ها برای مسابقه بعدی دور شده بودند من خط جدیدی برای شروع مسابقه کشیدم و پسرم را آماده کردم. آن گاه شمردم: یک، دو، سه. و پسر کوچکم به تنهایی شروع به دویدن کرد. او به تنهایی مسابقه می داد. این بار که او جاده را دور زده و برگشت با آن که مدتی طول کشیده بود اما با شادی از دور به طرف من دوید و برگ خشکی را که در راه پیدا کرده بود و در دست داشت به من داد. او نه تنها از این مسابقه لذت برده بود بلکه به اندازه کافی هم وقت داشت که در بین راه برگ زیبایی پیدا کند و بالاتر از همه این که اول هم شده بود. او یک بار ، دو بار و چند بار با خودش مسابقه داد و هر بار راه جدیدی پیدا می کرد و هر بار هم اول می شد.

حالا من با خودم فکر میکنم که آری به تنهایی مسابقه دادن بالاترین لذت و شوق به زندگی را همراه دارد. تنها دویدن را همه باید بیاموزند. تنها دویدن شتاب در رسیدن به جایی نیست، حرکتی است در ژرفای خود و طبیعت. این نکته در آن روز و در آن موقعیت شلوغ و پرهیاهوی زندگی من، لحظه ای بیدار کننده و اثرگذاربود." (صفحه 63 کتاب تنها دویدن)

وقایع این کتاب مربوط به دورانی است که کشور برای پیشرفت و ترقی نگاهش را تماما به غرب دوخته. جادوی آهن و سیمان همه را مسحور کرده و در این میان قشر تحصیل کرده بیشترین نقش را داشته اند. قهرمان داستان اما در دنیای اسطوره ای و سنتی خودش به دنبال  کیمیایی از ترکیب چهار عنصر اصلی است تا بتواند خانه ای یک پارچه بسازد.خانه ای سفالی که مانند کاسه ای بالعکس، فضایی یکپارچه را ایجاد کند.

این کتاب شرح سال های است که نادر خلیلی* تلاش می کند در خلاف جهت رودخانه غرب زدگی در حوزه معماری شنا کند. در این میان انقلاب  پیروز میشود و او همراه با تلاطم های اجتماعی به دنبال سامان دادن به ایده خود روستایی را پیدا می کند تا رویایش را عینی کند.

گمان می کنم بیشتر از این نیاز به لو دادن محتوای کتاب نباشد. کتاب را بخوانید و از عناصر و جزئیاتش لذت ببرید!

------------

*نادر خلیلی نویسنده مهندس معمار پس از پنج سال سفر و پژوهش با موتور سیکلت در روستاهای ایران تنها دویدن را نوشته است.
خلیلی مبتکر خانه های سرامیکی (گلتافتن) متولد سال 1315 در تهران است که تحصیلات و تجربیات خود را در ایران، ترکیه و امریکا کسب کرده است. کتابهای تنها دویدن و خانه های سرامیکی او در سطح جهانی منتشرو تجدید چاپ شده است. مهندس خلیلی برنده جوایز تکنولوژی ممتاز از انیستیتو آرشیتکتهای امریکا و طرح معماری از سازمان هنرهای ملی آن کشور و دریافت کننده تقدیر نامه از سازمان ملل متحد جهت اسکان برای محرومین جهان شده است. طرح های پیشتاز خلیلی جهت اسکان بر روی کره ماه بر اساس فلسفه یکتایی ارکان(آب و باد و خاک و آتش) و معماری و شهرسازی سنتی کویری ایران چندین بار در کنفرانس های بین المللی فضایی ارائه و منتشر شده است.
او همچنین سالها در به عنوان استاد در دانشگاه معماری و مشاور هنرهای سنتی سرخپوستان تدریس کرده است.

فضای داخلی گنبد رومی؛ یکی از آثار مهم و نمادین نادرخلیلی

گنبد در حال ساخت

بیرون یکی از خانه های ساخته شده با الگوی ابرخشت نادرخلیلی

فضای داخلی خانه

نظرات (۵)

مطلب جالبی از یه دانشجوی ایرانی معماری در پاریس در مورد نادر خلیلی و شهرتش در خارج از کشور داره امروز اتفاقی برخوردم فکر کردم بد نیست این جا اضافش کنم:

http://moje5om.blogfa.com/post-83.aspx

راستی نظرتون چیه یک بخش "انرژی و پایداری" به سایت اضافه کنید؟ توفیق باشه ما هم همکاری می کنیم ان شاء الله

یانون‌دیزاین:
بخش‌ها در یانون دیزاین بر حسب قالب‌های گوناگونی هنری هستن نه مفاهیم یا روی‌کردها
این طور چیزها به عنوان تگ به پست ها اضافه می شن
یعنی معماری ها یا طراحی هایی که رویکرد انرژی یا پایداری دارن...

با اجازه کپی برداری می کنم از بخش هایی از مطلب(چون می دونم بیان لو مون میده خودم خودمو لو می دم :) ) 

یانون‌دیزاین:
با ذکر منبع مانعی نیست.
بعله جناب مشایخی؛ شما پیگیری نمی کنی یانون دیزاین رو :) چون ما یک پست هم ویژه تجلیل از اون سفر خوب گذاشتیم
http://yanondesign.com/2012/08/kavir-workshop.html
گویا دوستان برنامه های خیری هم درپیش دارن
سلام،
جای شما خالی صادق خان بهار امسال سه تا برنامه چهار روزه برنامه گذاشتیم کویر مرنجاب پی گیری کارای مهندس خلیلی
یه اقامتگاه هم ساختیم
اینم وبلاگ گروه اقامتگاه کویر
http://kavirworkshop.blogfa.com/
https://fbcdn-sphotos-a.akamaihd.net/hphotos-ak-ash3/559087_330182090375656_100001516045824_880571_597343186_n.jpg

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی