در تاریخ معاصر مغرب زمین کسی هست به نام سانت الیا. این بنده خدا در زمانه ای که هنوز خبری از این شهرنشینی حمل و نقل محور و این پلها و راههای بزرگ و این ترنها و خطوط متروی پیچیده در شهرها نبود، اتودهایی ارائه داد که در اون ها آرمانشهر معاصر رو به تصویر میکشید.
اگرچه اون سالها برخی به اتودهای او نگاه چپ چپ میکردند و تحت عنوان جنبش فوتوریسم دسته بندی شدند و به عنوان جریانی زودگذر شناخته شدند اما امروز اگر کسی نگاهی به شهرهای بزرگ بندازه و نگاهی هم به اتودهای سانت الیا بکنه حتما در نگاهش شباهت زیاد اینها به هم جلب توجه خواهد کرد. انگار که سانت الیا می دیده داریم به کدام سو می ریم.....
ند اسکات در اتودهای ترسیمی که برای پارک سینت جیمز لندن زده صورتی فوتوریستی ارائه داده که به راهکارهای شایع سالهای اخیر تحت عناوین راهکارهای سبز یا پایدار به شدت نظر دارند. با توجه به چیزهایی که در مورد سانت الیا و اتودهاش بر ما گذشته؛
فکر می کنین روزی برسه که جمیز پارک لندن تا پارک لاله تهران این طوری بشن....؟