کاری که این روزها در شبکههای اجتماعی و اینترنتی مرتبط با هنر و معماری زیاد دیده میشود، اپرایی در چین است که معماران نوپای
MAD چینی طراحی کردهاند. اپرای هاربین در چین به واقع ساختار غولآساییست که در امتداد فرمپردازی و رویکرد هنری معمارانی نظیر ذاها حدید دستهبندی میشود. از آنجا که نقدهای متعددی گاهبهگاه در نسبت با این زیباییشناسی کردهایم، این بار یک نکته متفاوت در مورد کار MAD را اشاره میکنم.
به نادرست در کامنتها و تحلیلهای متعدد رویه و نگاه MAD را نوعی الگوبرداری سطحی از کارهای حدید تلقی کردهاند اما در واقع باید گفت طراحان MAD اگر از حدید در طراحی بیشتر نداشته باشند کمتر نیستند. طرح اپرای هاربین رشدیافته نگاههای سیال در ترکیب با هندسه و نظم و ارگان سازهای ست که در قالب کنتراستی شدید به یک مجسمه بزرگ بیرونی و مجسمهای درونی البته با ساخت فوقالعاده پیچیده و تحسینبرانگیز تبدیل شده است.
مساله جالب توجه و تامل برانگیز دیگر که در طراحی این طور بناها شایع است و در طرح هاربین نیز نمود دوچندان دارد تشبه زیاد ساختار معماری به یک ارگان موجود زنده اما شکل نیافته است که به جز استرسی مبهم، حس خورده شدن توسط یک موجود هیولایی بزرگ را برای مخاطب ایجاد میکند. معماری در این رفتار خود در کار هرچه حذف و نفی کردن انسان است؛ نفیی که چون با تمام ابعاد ذهنی و جسمی درگیر میشود از سر حقارت و پوچی با آدمی برخورد میکند و نه از جنبه اعتلایی.