این منظره های عجیب از حرکت جوهر در درون آب و نگاه هنرمندانه جناب Alberto Seveso به دست آمده....
اون کار آخر، یعنی اضافه کردن کاراکتر واقعی به کارها که دیگه فوق العاده بوده.
انگار....
انگار چی؟

- ۲ نظر
- ۱۲ فروردين ۹۱ ، ۱۴:۰۸
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.










این منظره های عجیب از حرکت جوهر در درون آب و نگاه هنرمندانه جناب Alberto Seveso به دست آمده....
اون کار آخر، یعنی اضافه کردن کاراکتر واقعی به کارها که دیگه فوق العاده بوده.
انگار....
انگار چی؟

تمدن ما با تمام جلوههاش در حال نادیده گرفتن مدام "آدمی"ه.
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی ....

چند روز قبل همون روزهای تعطیلی عید، گوگل خبر داد که با سرویس street view گوگل ارثش رفته سراغ جنگلهای آمازون و اون جاهایی که ممکنه تو رویاهاتون هم بهش دست تون نرسه رو به همت این سرویس تا تو خونه هاتون آورده و راهها رو نزدیک کرده
به شخصه تا به حال از این سرویس خیلی استفاده کردم و لذت بردم و به نظرم برای دوستان اهل ذوق و اهل هنر زیادی خوبه!
برای گرفتن تصاویر مربوطه و تهیه این دیدهای انسانی، دوربین مخصوص گوگل رو روی قایق هم سوار کردند و برای همین خیلی منظرهاش به طوری گرفته شده که انگار شما وسط رودخانه آمازون روی قایق نشستین.

سالها پیش اما زمانی که مدتها بود که دیگه تا حدودی خودم انتخاب می کردم چی باشم و چی بپوشم، حوالی سن و سال راهنمایی، در بازدیدی که از مدرسه دارالفنون داشتیم، یک کتیه کاشیکاری به قدری روی من تاثیر گذاشت که تا امروز گاهی مثل ذکر مدام با خودم تکرارش می کنم.
"هر چیز که در جستن آنی، آنی...."
به نظرم جز این نیست؛ و اگه این طور باشه بچه های معصوم و کوچیک چه تقصیری دارند که در سنینی که هنوز توان جسمی لازم برای جستن فعال چیزی که طلب واقعیشونه رو ندارن؛ گرفتار گرایشها و هواهای خانواده هاشون می شن و به سمت چیزی شدن سوق داده می شن... و گاهی اون چیز خیلی خیلی خیلی پایین تر از چیزیه که واقعا می تونستن باشن! تو این نوروز دوباره این درد دل سر باز کرد؛ بچه هایی دیدم که خانواده هاشون کوتاه قامت تر از خودشون بودند و در حال کوتاه قد بار آوردن اون ها بودند!
شما رو به خدا بچه هاتون رو به چیزی کمتر از اون که می تونن باشن وادار نکنین و نگاه اونها رو در چیزهای کمتر از حقیقتشون محصور نکنین.
بچه های شما می تونن بزرگترین اولیای خداوند رحمان باشند....
اگر دست از سرشون بردارین!

عکاسی انتزاعی که به عکاسی گفته می شه که با حذف کردن ویژگیهایی از سوژه و مثلا تمرکز بر ویژگیهایی دیگه بیانی انتزاعی از سوژه رو دست می ده، در پی انتقال جنبههای ناشناخته یا لااقل کمشناخته شدهی سوژه ست.
خیلی سخت گفتم انگار :) ببینین ما وقتی در هنر از انتزاع حرف می زنیم و مثلا به اون ارزش و اعتبار می دیم منظورمون دو نوع انتزاعه. یک نوعش اونه که میگیریم و اصلا چیزی که در جهان خارج وجود نداره رو عرضه می کنیم، مثل یک فرم خطی یا اثری از قلم که بازنمود چیزی عیان نیست ، و نوع دومش خلاصهسازی و حذف چیزهای غیرضرور از یک سوژه ست تا در بیان حرفی خاص به خلوص کافی برسه. مثلا می گیریم یک پرنده رو با چند خط محدود شبیه سازی میکنیم به طوری که سیالی او در هوا بیشتر فهم بشه و دیده بشه و مثلا خیلی عناصرش اصلا بازنمود نمیشه.
از اونجا که در عکاسی نمی شه مثلا یک چیزی از جهان غیرواقع :) رو نشون داد و هرچیزی در اون به تصویر میاد صورتی از واقعیات ظاهری این جهانه نمی شه انتظار اون نوع اول تجرید و انتزاع رو از اون داشت. ولی در عکاسی هم می شه با زوایای غیرمعقول یا با اغراق در رنگها و یا حتی استفاده از لنزهای واید و تله نامتعارف و یا کنتراست های بالا و استفاده از ضدنور و یا حرکت دوربین در حین عکاسی یا حرکت سوژه در عین تصویربرداری و یا هزارویک تکنیک دیگه به انتزاعی از نوع دوم دست پیدا کرد. در این حالت عکاسها کاری میکنن که بیننده تصویر را از طریق عادت همیشگی خودش نبینه و تا حدی از حالت معمول جدا بشه و این نوعی انتزاع است.

سورئالیسم یا فراواقعگرایی که در پس دادائیسم ناامید و پوچگرا در غرب معاصر قرن بیست شکل گرفته رو برخی مکاشفه گونه ای دونستند که در ناخودآگاه روحی و روانی و متکی بر حقیقتی عالی تر از واقعیت به مدد اشکال موهوم تداعی می شه. و البته این حقیقت عالی مورد نظر اونها چیزی نیست که این کلمه ابراز می کنه. این حقیقت عالی یا واقعیت برتر به زعم خود برتون، خلق تصاویر و ترکیباتی از توهمات و تصور ناخودآگاهه که به معنای خروج از واقعیت به صورت افراطیه.
فراواقعگرایی بر سه فلسفه فکری شاید استوار بوده. فلسفه علمی که همان رویکرد فروید به روانکاویه. فلسفه اخلاقی که با هرگونه قرارداد مخالفه و فلسفه اجتماعی که میخواد با ایجاد انقلاب سوررئالیستی بشریت را آزاد کنه. محصول این سه رویکرد رویهای انقلابی یا بهتره بگم پرخاشگره که زیر هیچ قانونی هم نخواهد رفت و البته مبتنی بر ذهن و روان به تعبیر فرویدیه که با اندکی چشمپوشی می شه مبتنی بر خشونت و شهوت و غضب پنداشتهش.
اما به هر تقدیر فراواقعگرایی برای مخاطب به واسطهی تجربه متفاوت و معمولا متناقضی که ایجاد می کنه جذاب و جالبه!
مجموعه کارهای گرافیکی زیر جهانی فراواقع رو تصویر می کنه، با تناقض و ایجاد شبه در چیزهایی که باور نمی کنین...

یکی از تکنیک های متداول در عکاسی معماری همینه. که کادر مورد نظر رو طوری انتخاب کنی که در انعکاسی عمومی دوبرابر بشه و گاهی فرم های متنوع و حتی کامل ایجاد کنه. حتی برخی معمارها و طراح ها این انعکاس عمومی رو در طراحی شون حتی لحاظ می کنن. یعنی فرض می کنن این بنا قراره تا همیشه در منظرهایی خاص به صورت آینه هم دیده بشه و این در طرح شون تاثیرگذاره.

یه زندگی کامل با ماه. از کاشتن و آب دادن تا بزرگ کردن و به پاش سوختن. می تونست نگاهی شاعرانه داشته باشه این پست اما خب خیلی سریع گرفتار لوسی و قدکوتاهی تمدن بسترش شده و خب تبدیل به یک بازی عکاسانه شده.
یک کار هم قبلا این جا دیدیم با هم با نام Private Moon که یه جورایی با این کار نسبت داشت.

مجموعه تصویرسازی های عکاسانه ای که سواد بصری و ذهنیت معمارانه شما و درک تون رو از معماری های پیرامونتون به کل به هم می ریزه.
خیلی این طور کارها به آدم ایده و خلاقیت می ده
