- ۰ نظر
- ۳۰ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۳۵
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
سفرهای جهادی یکی از دلانگیزترین تجربههای جوانان اهل درد این روزگار است؛ سفرهایی با طعم طبیعت و آسمان و شیرینی و درد و گاهی وسعت نگاه و نظر و سعه روح و صدر. کم نیستند گروههای جوانی که برای دل و ذوق خودشان گاهی به گاهی به دل طبیعت میزنند و چند روزی را خوش میگذرانند و بعد هم دوباره به شهرهایشان و پی کارشان برمیگردند، اما کمیابند جوانانی که برای دل به دست آوردن مستضعفین به دل روستاها و مناطق محروم میزنند و چند روزی را به ظاهر سخت میگذرانند اما با کولهباری از دغدغه و انرژی و با پالایشی جدی به خانههایشان بازمیگردند. سفرهای جهادی هم فال است و هم تماشا.
روحالله خسروینژاد عکاس جوان، در بلاگ خود ما را به تماشای لحظههایی هرچند اندک اما زیبا از سفر جهادی میبرد؛ از دریچه دوربین عکاسیش. خسروینژاد با اعلام اینکه یک سال دیگری هم کاروان جهادی بروبچههای هنر برنامه سفر دارد از همه دوستان و هنرمندان میخواهد که پاپیش بگذارند و همراه کاروان جهادی نوروز ۹۳ هنر باشند. چه با جانهایشان و چه به اموالشان. اگر همراهشان شدید که خوشا به حالتان. اگر هم خواستید کمکی کنید: حساب کارت ۹۱۲۴-۵۹۷۵-۳۳۷۰-۶۱۰۴ به نام احمدرضا اعلایی در بانک ملت کمکهای مردمی برای تامین هزینههای اردوی جهادی کاروان هنر را جمعآوری میکند.
زرن بادر با ترکیبهایی از آثار مشهوری از تاریخ نقاشی و وسایل روزمره نظیر خوردنیها و وسایل شخصی، به صورتی که القای یک اتفاق را بکند، سعی در توجه دادن دوچندان مخاطب به آثار هنری دارد. اگر از وجوه تکنیکی کلاژهای بادر بگذارم -که به حق با تکنیکی بالا و بینقص روبهرو هستیم- به راستی آیا این طور نیست که حجم عظیم پیامهای تصویری روزگار ما چنان ما را در برابر تصویر واکسینه کرده است که دیگر مانند جهان سنت به یک شاهکار هنری نگاه نمیکنیم؟
شاید این روزها دیدن ناگهانی یک تصویر نقاشی زیبای مچالهشده درون یک کفش نو در مغازه کفش فروشی، یعنی یک اتفاق نادر و عجیب توجه ما را خیلی بیشتر از معمول به محتواهای بصری جلب کند.
تا به حال شنیدهاید میگویند نیمه خالی لیوان را نبین. نیمه پر لیوان را نگاه کن! معمولا این مثل را برای این میگویند که شما را از بدبینی به خوشبینی بکشانند. اما فقط لیوان نیست که میشود اینطور نگاهش کرد. پیتر وگنر عکاس، سعی کرده است تا نیمه خالی آسمانخراشهای شهر نیویورک را نگاه کند. نیمه خالی که خود برجهایی از آسمان و نور ساخته است. در شهری که هیچوقت آسمان را نخواهید دید.... به نظر همیشه هم نیمههای خالی نشان بدبینی نیستند. جایی مثل نیویورک انگار تنها در نیمههای خالیش میتوان آسمان را دید. در جایی که همه سنتها وارونه شده است کافیست به جهان وارونه نگاه کنید.
بچهها دوست دارند با غذاها بازی کنند. مخصوصا وقتی یک غذای شکلپذیر در یک ظرف سفید باشد! اما بزرگترها هم شاید بدشان نیاید با غذا بازی کنند؛ اگر بچهگی فعالی داشته باشند. ویکتور نونس هنرمند خلاق، با اتشار تصاویری از بازیهای خلاقانهاش با غذاهای مختلف در صفحه شخصی شبکه اجتماعی خود این حرف را اثبات کرده است. شما هم دست به کار شوید!
به خصوص ابتکارات او در بازی با چوبشورها را هم به دلیل علاقه شخصی به چوبشور :) و هم به دلیل نگاه خاص معمارانهاش دوست داشتم.
تنها چیزی که در سرمای این روزهای کشور، ممکن است دلگرممان کند، دیدن جایی سردتر و اوضاعی عجیبتر خواهد بود. توماس زاکوسکی با عکاسی از فانوس دریایی یخزدهای در زمستان این روزهای سرد و یخبندان میشیگان امریکا، که به طرز غریب و غیرطبیعی با قندیلهای یخی پوشیده شده است، ما را به دیدن این جای سردتر میبرد. جایی که انگار حتی زمان نیز یخ زده است.....
نتوانستم اصلیت عکاس را به دست آورم اما نامش مرا یاد سیبری یخبندان انداخت. بد نیست بدانید سالهاست عکاسان غربی با ارائه تصاویری سرد و بیروح از مملکتهای بلوک شرق یک جنگ سرد هنری را افسرداری می کنند. شاید اگر زاکوسکی خود روس یا از بلوک شرق بود میشد -حتی به کنایه و لطیفه- این عکسها را تیری به نیت انتقام دانست!
وی ینشانگ با استفاده از فرصت به دست آمده در حین ساخت برج بلند شانگهای که تا چند ماه دیگر دومین برج بلند جهان خواهد شد، و استفاده از تاورکرینی به ارتفاع ۶۱۰ متر از سطح زمین تصاویری ناب از شانگهای گرفته است. اما من بنا دارم در این پست و فرصت اندک به جای شانگهای و برج بلندش -که به زودی به آن هم میپردازیم- به رانندگان این غول عظیم ساختمانی یعنی تاورکرینها بپردازم. واقعا چه زندگی عجیب و جالبی دارند این متخصصان. ساعتهای زیاد تنهای تنها در ارتفاعی گاهی خیلی خیلی زیاد آن هم در حال سکون. خودتان را جای آنها تصور کنید.. |