- ۲ نظر
- ۲۰ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۱۴
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
با رواج کاربرد مصالح نو در ساختمانسازی و کنار رفتن روشهای سنتی، نماسازی بناهای عصر اخیر نیز به سمت استفاده ا پوششهای وسیع صنعتی رفتهاند. از میان این پوششهای صنعتی آنچه بیشتر از همه در ایران استفاده میشود ورقهای کامپوزیتی آلومینیوم هستند که از متداولترین ورقههای صنعتی در نماسازی به شمار میآیند. متاسفانه کاربرد این ورقهها در نماسازی بناهای داخلی، به بدترین نحو ممکن و به سادهترین وجه آن در حال رخداد است. کمتر دیده میشود که معماران و سازندگان از ظرفیتهای بالقوه این پانلها درست استفاده کنند و سطوح وسیع آلومینیومی بدون هیچ سلیقه و طراحی خاصی نماهای شهری ما را در برمیگیرد.
متریالهای جدید امکان فرمدهیهای متنوع، سوراخکاریهای وسیع و ایجاد سطوح نورگذر و .... را برای ما ایجاد میکنند. همین آلومینیومی که در نماهای ساختمانیمان امروز به سادهترین وجه تجربهاش میکنیم میتواند شکل بپذیرد و با سوراخکاری حساب شده به یک نمای مشبک نورگذر متفاوت تبدیل شود. مانند نمای منحنی زیر که دفتر معماری توشیهیرو میزوتانی در ژاپن از ورقههای آلومینیوم ساختمانی، طراحی و اجرا کرده است.
توجه به خطوط بصری شهری در منظری که از شهر آینده تمدنی خودمان تصور میکنیم خیلی مهم به نظر میرسد. از انتخابهای کوچک در فضای طراحی شهری نظیر یک نمای ساختمانی تا انتخابهای بزرگی نظیر طراحی زیرساختهای حمل و نقل شهری نظیر پلها و اتوبانها و ... همه و همه شبکههایی از خطوط بصری را بر منظر شهر اضافه میکنند که در صورت نادیدهگرفتن این مهم به اغتشاشی غیرقابل تحمل -نزدیک به چیزی که امروز در شهرهای بزرگمان تجربه میکنیم- منجر میشود.
پاول بندوا عکاس معماری با توجه به این الگوهای منظر شهری -البته به گونههای مینیمالیستی آن- در تصاویرش سعی در جلب نظر مخاطب به اهمیت این خطوط در منظر شهری دارد.
در بحث از راز گرههای اسلامی گفتیم که کاربرد گرههای ما و نمونههای مشابه امروزین آن در معماری امروز دنیا خیلی زیاد شده است و حتی گاهی افراطگونه این گرهها و الگوها به کاربرده میشوند. این مساله که به دلیل جذابیت پیچیدگیهای ذاتی هندسی گرههای اسلامی است یک فرصت مناسب برای برخورد متفاوت ما با دنیاست. ما میراثدار سنتی هستیم که به طور جد امروز در دنیا خواهان دارد و در کنار صادرات آن مجموعهای از فرهنگ و هنر و اندیشه هم صادر میشوند.
پژوهش در باب گرههای اسلامی و توسعه امروزین آن یکی از مهمترین راهبردهای هنری فرهنگی ما خواهد بود که برای دنیای معاصر نیز حرف بسیار دارد.
در این مرکز تجارت اشرافزادگان ایتالیا در چین! ببینید چه طور از الگوهای شبه-اسلامی گرهسازی در سطح وسیع نماسازی یک برج و به صورت یک پوسته کامل استفاده شده است.
پیشتر هم در یانوندیزاین از یکی از مهمترین واگشتها و افولهای تمدنی عصر حاضر یعنی کیفیت بد زندگی و فضای مسکون حرف زدهبودیم. چند روز پیش با آشنایی صحبت میکردم. بنده خدا در یکی از گرانترین محلههای تهران آپارتمانی ۲۰۰ و اندی متری قیمت کردهبود تا شاید با فروش یک آپارتمان دربست چهار واحده -آن هم سه کوچه پائینتر در همان محل- آن یک واحد کذا را بخرد. چرا که اخیرا زمین مقابل ساخته بود و نمای افق پنجرههای این خانه چهارطبقه را به سطحی از پنجرههای بیروح مشابه بدل کرده بود. آن بنده خدا بعد از دیدن این خانه جدید لوکس و در عین آنکه به شدت جذب فضا و طراحی آن شده بود بعد از محاسبهی اندکی متوجه شده بود که با گذشت زمانی اندک زمین مقابل این مجتمع مسکونی نیز خواهد ساخت و .... همان آش و همان کاسه! شهرنشینان امروز مجبورند خود را به زیبایی شناسی جدیدی عادت بدهند، زیبایی شناسی ریتمهای تکراری شیشه و سنگ و منظرههای ناخوشآیند زندگی خصوصی دیگران، بدون نور کافی، بدون طبیعت، بدون آرامش..... چرا که چیزی نمیگذرد و تمام بلوکهای شهر قد میکشند.
نماهای هنگکونگی، نامیست که یانوندیزاین برای این منظر این شهرهای جدید برگزیده است. میمو پنتینن، عکاس فنلاندی با سفر به هنگکونگ -که در کمال ناباوری یکی از گرانترین شهرهای دنیا هم هست- ما را با تجربهی امروز هنگکونگ مواجه میکند. تجربهای که به شدت برای روند رو به انحطاط ما آیندهنگرانه و درسآموز است.... اما صدحیف! چه بسیار عبرت و چه کمند عبرت گیرندگان....
این آدمها چه طور این قدر راحت از نمای این خانه ویکتوریایی در قلب لندن آویزان شدهاند!؟ لیندرو ارلیچ در پروژهای برای نزدیک کردن مردم به یک سنت قدیمی و میراثی معماری سرزمینی انگلستان و به عبارتی برای معرفی معماری سنتی خودشان به نسلهای جدید اقدام به ساخت این فریب جالب کرده است.
او برای این کار به کمک یک سطح آینهای بسیار بزرگ و تصویر دقیق و با جزئیات کامل نمای یک خانه ویکتوریایی بر سطح زمین امکان بازی شهروندان با این اینستالیشن و تجربههایی شوخی و شگفت را ایجاد کردهاست. اما در واقع شهروندان در پس این تجربههای تفننی به ناخودآگاه دارند تحت تاثیر شدید زیباشناسی و ویژگیهای معماری سنتیشان قرار میگیرند.
هر متریالی حال و هوای خودش را دارد. و اصلا همین شناخت حال و هوای متریالهای گوناگون یکی از مهمترین دلایل توفیق اثر هنری بسیاری از هنرمندان مشهور هنرهای تجسمی است. این که چگونه در بهترین وجه و به مناسبترین حالت ویژگی خاصی را از متریالی خاص در بیان حرفی مشخص یا انتقال حسی خاص به کار ببریم، در غالب هنرها و به خصوص در مجسمهسازی و معماری از اهمیت بالایی برخوردار است. اما استخراج حسی متفاوت یا بیانی متضاد با واقعیت یک متریال با استفاده از خود آن متریال کار چندان سادهای نیست.
حتی تا پیش از رهیافتهای معماران بزرگ اواخر عصر مدرن و بزرگان هنر صنعتی در سده اخیر که توانستند روشهای رام کردن و فرمپردازی بتن را به جهان معرفی کنند، کسی تصور نمیکرد با چنین ماده صلبی بتوان سطوح منحنی و فرمهای پیچیده ساخت. مثلا شما هیچوقت از بتن به عنوان یک ماده سخت و صلب انتظار رفتاری پارچهای ندارید! و حتی انتقال حس یک کاغذ یا پارچه! استودیو معماری سوئیسی L3P در تلاشی در طراحی جداره غرفهای در یک نمایشگاه سعی کرده تا در کنار تجربه نوع جدیدی از به کار صفحههای فایبرگلاس بتنی در نما -که ممکن است در صنعت ساختمان آینده نیز ورود جدی و متفاوتی داشته باشد- این حس را انتقال بدهد.
از نامزدهای جایزه آقاخان ۲۰۱۳ و پروژههایی شاخص در بین نامزدها با هم حرف زدیم (+ و +) و گفتیم دو کار هم از ایران در بین نامزدها دیده میشود. یکی از این دو نامزد مرمت بازار تاریخی تبریز است که پروژهای در ابعاد ملی میباشد و حضور آن در لیست نامزدهای آقاخان اصلا بعید نیست. اما نامزد دیگر آپارتمانی ساده در شهرستان محلات طرح و اجرای دفتر معماری AbCT در تهران است.
علت انتخاب این پروژه را استفاده مناسب از زائدات سنگ در نماسازی و پوشش سطوح و توجه به متریالهای بومی دانستهاند. ساختمان ترکیب مناسبی از چوب و سنگ است که به صورت محلی تامین شدهاند. سنگ مورد نظر با توجه به بازار و صنایع فعال سنگ در محلات از اضافه دورریز آنها تامین شده است. پوششهای جمعشوی چوبی نما نیز به نوبه خود و در تناسب با ساختمانسازی محلات به کلی نوآورانه هستند. به جز این نوآوریها ساختمان شماره ۱ محلات را باید ساختمانی عادی تلقی کرد. حالا به نظر شما آیا این نوآوریها دلایل کافی برای پذیرفتهشدن در لیست اولیه نامزدهای جایزهی نسبتا گران آقاخان هستند؟