اگر یادتان باشد تا کنون چندبار (اینجا:
+ و
+ و
+ و
+)در مورد هنرمند(ان) انگلیسی مجهولالهویهای به نام
بانکسی نوشتیم و آثار از او را دیدیم. هنرمندی که با ارائه گرافیتیها و هنرهای خیابانی متفاوت و به شدت منتقدانه و آوانگارد به شدت مشهور شد و کمکم سبکی جدید را در هنر خیابانی تعریف کرد. سبکی که حتی پس از معرفی بخشی از واقعیت او، به دلیل شیوع فراوان میان برخی هنرمندان خیابانی، کماکان آثار هنری بانکسی را مجهولالهویه باقی میگذارد.
این هنرمند انگلستانی در اقدامی جدید با حضور در نیویورک و اعلام مجموعهی هنر خیابانی که در طول یک ماه به ندرت در نیویورک خلق خواهد کرد موجی جدید در عالم طراحی و هنر به راه انداخت. مجموعه «بیرون بهتر از داخل» بانکسی جشنوارهای خیابانیست که در طول یکماه هر روز اثری به آن اضافه میشود. هر روز رسانههای هنر دنیا خیابانهای نیویورک را میکاویدند تا اخبار اثر روز بانکسی در آلبوم نیویورکیش را زودتر از دیگران منعکس کنند. به این ترتیب بانکسی به طور کامل یک ماه رسانههای دیزاین دنیا را متوجه خود و آثاری که کمکم آشکار میشدند کرد.
در این میان آثار درخشانی نیز خلق شد، نظیر کامیون آشغالی که منظرهای شگفتآور و رویایی را در خود نشان میداد، کامیون کشتارگاهی که مجموعه عروسکهای ابری کارتونی را حمل میکرد، ابوالهولی با تکههای سیمانی بازیافتی، و البته صفحهی سفیدی که در روز بیست و سوم این جشنواره خیابانی عرضه شد و بر روی آن نوشته بود : «امروزه هنر به کل تعطیل شده است؛ تنها به خاطر رفتارهای پلیسی و امنیتی» که این آخری با رفتارهای این روزهای شهرداری تهران و حذف
بیلبوردهای صداقت آمریکایی به طرزی غیرحرفهای و سیاسی سخت نزدیک است.
جریانی که بانکسی و هنرمندان خیابانی در هنر معاصر به راه انداختهاند به شدت بر پایههای هنرهای موزهای و فاخر ضربه تردید وارد کرده است. امروزه نقش هنرهای زیبا و آکادمیک و به نوعی دیگر موزهها و کلکسیونها روزبهروز کمرنگتر میگردد و هنر مردمی و انتقادی -که صدسالی از ظهور آن میگذرد- در جایگاهی تاثیرگذارتر به ظهور میرسد. این جای فکر دارد...