حتما فیلم موجود رو هم ببینین. کار ساده ایه اما به شدت با مخاطب رابطه برقرار می کنه
- ۰ نظر
- ۳۰ بهمن ۹۰ ، ۱۰:۰۰
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
طرحی جاافتاده وجالب برای حل معضل دربهای شفاف شیشه ای!
معضلی که مدت ها مضحکه پاک یادت نره × در تلویزیون جمهوری اسلامی شده بود :)))
این طوری به صورت کمی ناخودآگاه فرد متوجه می شه باید چه بکنه. یعنی قبل از اون که نیاز به دقت داشته باشه تحت تاثیر فرم و فضا کاری رو می کنه که باید....
آقای محمدحسین شوکتپور زحمت کشیدند و با فرستادن این تصاویر و مطالب، ما رو از موفقیت خوبش در یکی از بخشهای مسابقاتی IF مطلع کردند.
طرح خوب جناب شوکتپور سهچرخهای با نگاه پایداره که به شخصه اگه الان تو بازار بود ممکن بود دوچرخه م رو کنار بگذارم و سراغ این وسیله برم. توضیحات خوب پیرامون خوبی های طرح رو خودشون در پست دادند.
از طرف دوستان یانوندیزاینی بهشون تبریک میگم و همین جا هم بذارین از آب گلآلود ماهی بگیرم و بگم هر کدوم از دوستان که در مورد هر کدوم از کارهاشون در عرصه های هنر و طراحی (چه جایزه ای چیزی گرفته باشه و چه نگرفته باشه و تنها یک طرح تدوین شده باشه) برای ما پست بفرستن با جان و دل پذیراییم :)
یین و یانگ، عدم و وجود، خیر و شر، تاریکی و روشنایی، هستی و نیستی، از قبیل دوگانه هایی مفهومی هستند که در نگاه شرق آسیایی، لازمه ی هم و پایاپای هستی رو تعریف میکنن. اون چیزی که در نگاه بومی و فکری ما هست مبنی بر اصالت وجهی و تبعیت وجهی دیگه در بین فرهنگهای شرقی به نوعی وجود نداره و اون ها انگار این دو گانه ها رو همارز و توامان اصیل و توامان تبعی می دونن.
راستش کم فهم می کنم چطور این تفسیر رخ می ده و گاهی فکر می کنم شاید واقعا نارسایی ترجمه ها این طور ما رو به این اشتباه انداخته اما به هر تقدیر از ظاهر متون این طور برمیاد. و این اصالت دوگانه همون چیزیه که در فلسفه و حکمت اسلامی شرک معنا می ده.
و برای همین اصلا ادیان شرقی از دید علمای اسلامی مشرک هستند به نوعی....
این دو صندلی به الگوی یین و یانگ رنگ آمیزی شدند و در هم چفت می شن و کلی متفاوت رو می سازند.
نکته مهم فلسفی در این کار اینه که نه تنها دو اصل با هم کل رو تشکیل می دن بلکه دو اصل با هم اصلی متفاوت و بزرگ تر رو شکل می دن. دو صندلی یک میز می سازند و این نگاهی جالبه.... گشتالت...
وقت هایی هست که ما آشپزها :) نمی خوایم بخار در ظرف جمع بشه. چه می دونم پف می کنه و میاد بالا و کلی خلاصه اذیت می کنه.
درب قابلمهها هم جوری طراحی می شه که خوب سرجاش قرار بگیره و بنابراین درست و حسابی نمی شه این فاصله رو ایجاد کرد الا این که چیزی بذاریم بینش یا اصلا به کل برش داریم و ....
یه قطعه کوچیک و جالب طراحی کرده که این مواقع به کمک آدم بیاد. :))
هر سال وقتی از راهپیمایی بیست و دوم بهمن ماه تهران برمیگردم، اون قدر شور و شادی و انرژی در خودم می بینم که احساس می کنم برای یک سال کامل، انرژی دارم؛ برای یک سال تحمل سختی ها و مشکلات و بالا و پایین زندگی و کار و درس..... خدا روشکر بابت این نعمت امید و باور. چنین نعمتی رو هر ملتی نداره در این عصر ناامیدی ها و ناباوریها.... خدا رو شکر
هدیه این روز بزرگ، سالروز انقلاب شکوهمند اسلامی مردمی ایران ، این پست ویژه رو می گذارم.
-----------------------------
در سال قبل چندین پروژهی open-source در موضوع ساخت (fabrication) در سایتهای دیزاین مطرح شد که یکی از بهترین های اون رو امروز با هم در یانوندیزاین خواهیم دید.
پروژه عبارته از ساخت یک دستگاه کامل laser-cutter با تمام اسناد مورد نیاز که تهیه شدند برای کسانی که تا به حال کار ساخت انجام ندادند و به نوعی مبتدی هستند :) در واقع شما دوست عزیزی که آتلیه جوونی رو پایه گذاری کردی، و سودای خرید دستگاه های آماده 20 تا 30 میلیونی لیزرکاتر داری و فکر می کنی کاش سرمایه هات جواب می داد تا یکی رو برای دفترت می خریدی! شما می تونی با هزینه ای به مراتب کمتر یه دستگاه برش لیزر برای خودت بسازی!
فقط کافیه آستینهات رو بالا بزنی و اسناد این پروژه رو خوب مطالعه کنی و یاعلی!
لینکهای اسناد در انتهای پست هست....
یه سری مبلمانی که دردل تاریکی می درخشند. برای مثلا پارکهای بزرگ و یا جاهایی که نمی صرفه روشن نگهشون داشت اما نیازه به شاخصهایی که ترس رو از فضا بگیرن فکر کنم ایده های این چنین بد نباشه. مثلا تو دل پارکهای بزرگ تهران نیمه شبها گاهی حس می کنی این جا برای خیلی ناهنجاری ها مناسبه و در نتیجه برای استفاده های درست نمی شه روش حساب کرد؛ از طرفی هم نمی شه یه پارک رو روشن نگه داشت به خیال این که مثلا جلوگیری کرد از ناهنجاری ها و ایمنی داد به فضا.
این طور مبلمان ها، اگه برای فضای خارجی طراحی و ساخته بشن خوب چیزهایی می تونن باشن..
-----------------
پست چراغونی نداشتم برای این روز عزیز :) این رو چراغونی هم حساب کنین. عیدتوون هم مبارک
حس آدمها در تناسبات و مقیاسها گرفتاره.
مثلا تجربه ی شخصی من در کودکی این طور بود که وقتی شماره عینکم هر چند وقت یک بار عوض می شد و بالا می رفت، تا چند روزی چیزی که می دیدم به لحاظ تناسبی با مشاهدات مرسومم کمی متفاوت بود. مثلا ارتفاع ها رو کمی کوتاه تر و در واقع طبیعت رو کمی پخ می دیدم. این مساله تا عادت چشم من به عینک جدید ادامه داشت معمولا.
خب همین کوتاه تر دیدن تناسبات کشفی عجیب بود برای من در سنین ابتدایی. یادمه خیلی تخیلات در مورد پیرامونم می کردم و اصلا احساس های متفاوت و درک های متفاوت....
دیدین کرتبندی ها و قطعهبندی های زمین های کشاورزی کنار هم چه الگوهای ارگانیک زیبایی رو در چه طبف رنگی عجیبی ایجاد می کنن.
فرشی که در این پست می بینین آمده با ایجاد الگوهای مشابه این ارگانیک زیبا، ناگهان با درک تناسبی شما ارتباط برقرار کرده و اون رو به بازی گرفته. ناگهان گویا شما بزرگی و بالایی خودتون رو درک می کنین؛ انگار بر فراز آسمانین و دارین از سر زمینهای کشاورزی پرواز می کنین. انگار.
این رو هم ببینین راستی؛ قبلا گذاشتیم اما سخت مشابه همین پسته:
Global Warming Rug by NEL for Nanimarquina
دوچرخه به واسطهی مکانیک قابل فهمش مرکبیه که آدمی رو در سطح یک استفاده کننده نگه نمی داره. بارها شده خود من به خودم اجازه دادم نظر بدم که اگه این طوری بود بهتر بود و یا اگه بشه فلان چیز رو براش درست می کنم! حتی سودای طراحی یک دوچرخه کامل مختص به خودم هنوز هم در کسی مثل من وجود داره.
به نظر من این یک معیاره. هرچیز در دنیا که آدمی رو محدود کنه و ناامید کنه و راه ابداع و رشد رو ببنده چیزی ظالمانه ست و ظلم چیز خیلی بدیه!
این نگاه تا حدودی می تونه متناظرباشه با نگاه طرفداران جریان open-source در مورد شرکت اپل و روند ظالمانه اون :)
خیلی از این پست لذت بردم؛
نه از این که دوچرخه هایی عصیانگر رو می بینم.
از ابداعات شون کمتر لذت بردم و گاهی حس کردم اصلا هدف همین عصیان بوده انگار اما از نفس جرات هاشون بیشتر خوشم اومد.
---------------------------------------
این پست رو به افتخار رسای عزیز می گذارم که گاه گاهی این جا با کامنتهاش دلمون رو گرم می کنه، و البته :) به افتخار خودم که الان از پس پنج سال انتخاب دوچرخه به عنوان وسیلهی رفت وآمدم در شهر تهران، هنوز راضی و شاکرم از این انتخاب :)