- ۱ نظر
- ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۱۳
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
برای بازنمود یک منظرهی طبیعی با فرمهای سیال و غالبا غیر گونیا، وقتی هنرمند تصمیم میگیرد کار خود را با برشی چهار طرفه و با زوایایی عمود از محیط مورد نظرش انتخاب کند، تقابلی جالب و غیر قابل انتظار رخ خواهد داد. خصوصا اینکه از مواد انعطاف ناپذیری مثل شیشه برای این منظور استفاده شده باشد.
بن یانگ هنرمند نیوزلندی، با تاثیری که از زندگی در مجاورت اقیانوس گرفته است مجسمههای خود را با دقت و حوصلهی زیاد از شیشه و بتن میسازد. انگار جذابیت همنشینی بتن و شیشه، پس از معماران مدرن به مجسمهسازهای امروزی نیز سرایت کرده است! او قسمتهای شیشهای را پس از طراحی، لایه لایه برش میدهد و از این برشهای دوبعدی مجسمههایی سه بعدی میسازد. شکست نور در شیشه و تغییری که هنگام نشان دادن اجسام پشت خود در آن ایجاد میکند پیش از پیش حسی شبیه به آب را القا میکند. علاوه بر اینکه یانگ صرفا متریال خام را در قالبهای مدنظرش پیاده نکرده، بلکه دقت به جزئیات در بازنمایی طبیعت صخرهها و اقیانوس کار او را باورپذیرتر ساخته است.
برخی کارهای روزمره مثل آشپزی، گاها با دشواریهایی همراه میشود که پاسخ دادن به آنها یکی از جذابترین و البته از درآمدزاترین عرصههای طراحی به حساب میآید. یکی از همین موارد ظرفی است که بُسون کنگ طراحی کرده است. این ظرف کمک میکند که هنگام طبخ غذا با آب یا روغن، به راحتی مایعات را از غذا جدا و آنها را از ظرف خارج کرد. قابلمهی قیفی نامی است که بر این طرح نهاد شده است. البته این ظرف کارکدهای متنوعی خواهد داشت، مثلا حتی میتوان با آن چای دم کرد و نوشید!
حالا که بحران آب هر روز بیشتر از قبل خودنمایی میکند، بار مسئولیت طراحان نیز در قبال این موضوع سنگینتر خواهد شد. طراحان چینی گلدانی دو جداره طراحی کرده اند که پس از آبیاری گیاه، دیگر آب آن از دست نخواهد رفت. جایی که قوانین فیزیک به کمک طراحی میآید. در این گلدان آب وارد شده پس از گذشتن از قشر خاک و استفادهی گیاه از آن، به جایِ ماندن در خاک و تبخیر شدن، در جدارهای قرار میگیرد که مانع از خروج آن میشود. آب در این محفظه تبخیر میشود و پس از برخورد با لبهی حسابشدهی گلدان دوباره به حالت مایع درمیآید و به خاک بازمیگردد. بدین شکل از همان آب چندین بار استفاده میشود و از آن مهمتر کاهش دفعات آبیاری گیاهان است که در مواقع دور بودن از گیاه نیز میتوان از رسیدن آب به آن مطمئن شد.
گاهی آنقدر در هنر انتزاعی میشویم که به کل از محیط و واقعیتها دور میافتیم. مثلا موزهها را ببنید، خیلی وقتها موزهها به خاطر دور بودن از جریان زندهگی آدمها و شاید زنده نبودن اشیاء درونشان مهجور میمانند و متعلق به قشر خاصی میشوند. اما چهطور میشود یک موزه را زنده کرد؟ چهطور میشود تجربهای ملموس و موافق طبع انسانها رقم زد؟ موزهای در دانمارک اینستالیشنی را به نمایش گذاشته به وسعت کل موزه. انگار که طبیعت آمده و حق خودش را از فضاهای شهری پس گرفته است. کف موزه تبدیل به بستر رودخانهای شده که بازدیدگنندهگان بر روی ناهمواریهای آن حرکت میکنند و البته چیزی را بر دیوارههای آن تماشا نمیکنند! الافور الیاسون از خاطرهای که کف یک فضا برای انسان میسازد بهره برده است. مثل خاطرهای که از سنگریزهی کف پارکها، ماسهی کنار ساحل یا حتی خاک روی کوهها در خاطر انسان میماند. درواقع این بار به جای دیوارها و احجام درون موزه، کف فضا است که موضوعیت پیدا کرده است. |
مجموعهای ساحلی در جنوب دانمارک که بستری را برای استفادههای متنوع از فضای ساحلی آن منطقه و امکان انجام ورزشهای آبی گوناگون فراهم آورده است. معماران جیدیاس اسکلهای چند شاخه طراحی کردهاند که با شکستها و تغییر ارتفاعهای حساب شده، کار را برای ورزشکاران و محلیها و توریستهایی که قصد تفریح ، آبتنی یا ورزش را دارند آسان کرده است. دادن رمپهای مختلف نه تنها مانع یکنواختی محوطه شده، بلکه همراه با ایجاد چشماندازهای زیبا در افق دریا، سکویی برای شیرجه زدن به حساب میآیند. فرم چندشاخهی اسکله موجب شده است تا در میان عرشهها فضاهای آبی محدود و امنی به وجود بیاید که استفاده از آن را برای مردم عادی دوچندان تسهیل کرده است.
کارگاههای پروژه در دقیقه ۹۰ طرح جالبیست که توسط برخی از اساتید، فعالان و دانشجویان طراحی در دانشکدههای مختلف هنری در حال برگزاریست. همین چند وقت پیش برگزاری کارگاه تبریز را در یانوندیزاین اطلاعرسانی کردیم. پیش از تبریز، در سوم و چهارم اردیبهشتماه کارگاه دقیقه ۹۰ در دانشگاه هنر اصفهان برگزار شد که موضوع آن طراحی سریع و کامل یک محصول برای حمل و نگهداری آب و مایعات بود. در این پست مجموعه آثار این کارگاه را با هم مرور میکنیم. در این کارگاه گروههای سه نفره هر کدام با توجه به عوامل مختلف موثر در شکلگیری ایده به مساله نزدیک شدهاند که از این منظر دیدن چندین طرح با یک توضیح برنامه یکسان بسیار درسآموز خواهد بود. این که میشود چهقدر متفاوت به یک مساله واحد نگاه کرد.
کارگاهها با رویکردی جامع سعی در درگیرکردن دانشجویان با یک مساله طراحی واقعی و طی تمام فرآیند طراحی با مشارکت اساتید و خود دانشجویان دارند و از این منظر یک کارگاه تولید ایدهی واقعی هستند.
گاهی فریبهایی در هنرهای معاصر هست که به زعم من فرصتهای خوبی پیش روی بشر معاصر میگذارد. این که ما در زمانهای زندگی میکنیم که مرز بین واقعیتهای عینی و تصورات و خیالات ذهنی را درنوردیدهایم یا خطاهای بصری و فریبهای گوناگون را شناختهایم، هرچند خطرناک تلقی شود اما در خود دارای یک فرصت است. فرصت کمتر اعتماد کردن به واقعیت محسوس.... فرصتی که یا آدمی را به ورطه شکاکیت و توهم میکشاند یا اعتماد او را جلب بنیانی محکمتر میکند.
گروه هنرمندان استرالیاییUrban AU در مدت اقامت خود در برلین یک توهم جانانه را خلق کردهاند. آنها با کمک نورپردازی و ایجاد یک سطح مه غلیظ بر سطح یک استخر، توهم یک استخر پر از آب را در یک استخر خالی برای مخاطب فراهم آوردهاند.