هنر اساسا طور دیگر دیدن و دیدن نادیدنیها و آشکارکردن آنهاست. فرق اصلی هنرمندان با سایر مردم در دیدن همین نادیدنیها یا حتی کشف آنها و بعد روشنکردن آنها برای سایرین است. و هرچه نادیدهی کشف شده توسط هنرمند اصیلتر و حقیقیتر باشد بالطبع با هنری سرشارتر و عمیقتر روبهرو هستیم.
وقتی با یک پدیده بزرگ یا مثلا مهم مواجه میشویم کمتر به حاشیههای آن نگاه میکنیم. این مواقع گاهی آن قدر محو پیام اصلی هستیم که به کل ممکن است حتی حاشیهها را نبینیم. مثلا در برخورد با تابلوهای مشهور نقاشی معمولا کمتر کسی به حاشیههای آنها یعنی قابهای چوبی این تابلوها نگاه میکند؛ حتی اگر قابها خیلی قدیمی و نفیس باشند. درست است این حاشیهها سهم چندانی در حقیقت و واقعیت این آثار هنری برعهده ندارند اما جالب نیست که ما اصولا آنها را نمی بینیم!؟ نگاهی متفاوت به این آثار -که حاشیه را اصل و اصل را حاشیه قرارداده- خیلی زیاد تذکر دهنده است...
کارلوس دوکه با قراردادن دوربینش در مقابل تابلوهای نقاشی مشهور موزههای لوور و متروپولیتن در نیویورک و منهتن، و عکاسی از حاشیههای همیشه در سایهی آنها نگاهی متفاوت به ما ارزانی کرده است.
louvre museum, - antonie waldorp: seascape - arrival of dignataries in 17th century
louvre museum, francisco de goya: woman with fan
louvre museum - giampetrino: death of cleopatra
louvre museum - bartholomeus van der hels: the leaders of the brotherhood of st. sebastian to amsterdam
louvre museum - jean baptiste santerre: suzanne at her bath
the met - paolo veronese: mars and venus united by love
the met - diego velázquez: maria teresa infanta of spain
the met - edgar degas: the dance class
the met - edouard manet: the kearsage at boulonge
the met - claude monet: regates at saint
the met - paul gauguin: the siesta
[ طرح انتخاب شده از : Designboom ]