- ۱ نظر
- ۱۱ مهر ۹۳ ، ۲۲:۰۵
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
مایکل آنجلوی ایتالیایی میگفت من مجسمه نمیتراشم؛ من تنها مجسمه زندانی درون صخره سنگی را به ندا و فریاد خودش از بند سنگ رها میکنم... یعنی من درون سنگ را کشف میکنم و گویا میکنم. حالا هنرمندان ایتالیایی مورنو رانی و پائولو اولیان، آمده اند تا همه حتی غیرهنرمندان را نیز در این احساس هنرمندانه شریک کنند. آنها با طراحی گلدانی که درون صفحات موازی سنگی با استفاده از تعبیه شیارهایی حساب شده مخفی شده است، این امکان را به خریدار گلدادن می دهند که با شکستن اتفاقی گوشه های سنگها گلدان اتفاقی خودش را کشف کند
مجموعه مجسمههای «نقش اتفاق بر صورت سنگ» اثر الهه پیرغیبی در چهاردهمین جلسه حلقه هنر، به نمایش درآمد. نقش اتفاق هایی که به گفتهی هنرمند، تلاشی در آشکارسازی صورت تکاملی قطعات سنگ است و هنرمند در رسیدن به این منظور سعی بر ایجاد کمترین دخل و تصرف در صورت طبیعی سنگ را دارد.
نگاه پیرغیبی به موضوع و لطافتی که در برخورد با تاریخچه سنگ دارد، بسیار جای تامل و درنگ دارد. پیرغیبی سعی دارد تا سنگ را با تمام میلیونها سالی که بر آن گذشته است درنظربگیرد... با خاطرات سنگ و فرازونشیبهای آن همراه شود و آن وقت دخلوتصرفات اندک خود را پیاده کند. او میداند هر شیار و خراشی که سنگ برداشتهاست در خود خاطرهای دارد و کشف جوهر سنگ را در همنوایی با این خاطرات میبیند. با همین نگاه حتی حذف پایه و ارائهی مجرد سنگ به همان شکلی که در طبیعت هست را جزوی از کار میبیند و پلی میان مجسمهسازی و لند-آرت برقرار میکند.
اما اگر بخواهم نقدی نیز به کار وارد کنم باید بگویم با وجود این نگاه پخته و متفکرانه، فرمهایی که او آشکار میکند چندان بدیع نیست. در مواردی سنگهای پیرغیبی اصلا به فرم زیبا و یا آنگونه که خود میگوید «فرم تکامل یافته» نزدیک نشدهاند و به تودههایی مغشوشتر از صورت اولیه طبیعی سنگ تبدیل شدهاند. تودههایی که حتی ارزشهای زیباییشناسی و تناسبات موجود در سنگ اولیه را نیز از دست داده است. این مساله به خصوص در چهار قطعه سنگ تیرهای که در پایان این پست آمده است مشهود است. به نظر میرسد این نگاه متفکرانه به طبیعت میتواند به فرمپردازیهای بسیار بدیعتر و دلنشین، آنطور که در برخی کارها هم به خوبی به دست آمده است منجر شود.
برنامه جلسه چهاردهم حلقه هنر چهارشنبه یکم آبانماه ۹۲ به شرح زیر خواهد بود:
نمایش مجسمههای نقش اتفاق بر صورت سنگ از الهه پیرغیبی به همراه تحلیل و گفتگو پیرامون مجموعه اثر
و گفتار تخصصی از علی اکبر با عنوان «هنر پول درآوردن از هنر» به همراه پرسش و پاسخ
طبیعت در درون خودش شکلهای عجیب و ایدههای نو به نویی ایجاد میکند. هنرمند گاهی کشف این ایدهها و تصویرها و شکلها را وظیفه خود میبیند. حتی هنرمندان بزرگی نظیر میکل آنجلو نیز خود را تنها آشکار کننده همین ایدهها و تصویرهای درون طبیعت میدانستند؛ هرچند خیلی تیزبینی لازم بود تا آنچه میکلآنژ در دل سنگ خام میدید را کسی ببیند و آشکارش کند. صائب کفایتی هنرمند معمار و نقاش جوان تجربهای از همین گونه کشفیات خود را برای یانوندیزاین فرستاده است. خودش در این بار میگوید:
تا به حال شده است که نگاهی به موزاییک یا یک سنگ بیاندازید و چهره ای یا شکلی درونش ببینید؟ دوست داشتهاید شکلی که در ذهنتان هست را کامل کنید؟ نمیدانم اسمش را هنری جدید بگذارم یا نه اما این هنر کمی متفاوت است. شما جستوجو میکنید و تصویری که طبیعت ایجاد کرده را تکمیل میکنید، شاید بتوان گفت این جا ایده را طبیعت به شما میدهد و شما آنرا تکمیل میکنید. از آن جایی که نخستین بار این هنر را در دستشویی اجرا کردیم اسم آن را wc art گذاشتیم!
اگر چه معمولا تبلیغات خوب از کیفیت اجرایی و اصطلاحا تکنیکی بالایی نیز در نحوهی بیان هنری برخوردارند اما آشنازدایی و ارائه نگاهی متفاوت از مهمترین تفاوتهای تبلیغات خوب در مقابل تبلیغات معمولیست. وقتی توانستید به دنیا «جور دیگر» نگاه کنید طبعا مخاطبتان را نیز میتوانید با کشف خودتان همراه کنید.
این مهم در آگهیهایی که بار فرهنگی یا هنجاری دارند دو چندان مهم است. جامعه معمولا و به حق از شعارزدگی و تکرارهای مکرر ابراز خستگی میکند و قاعدتا نسبت به حرکتهای تکراری علاقهی خاصی نشان نخواهد داد. شما میتوانید مانند خیلی وقتها از اهمیت پاکیزگی یا تجربههای بیماری بگویید و نشان دهید که شستن دستها با یک ماده شوینده و بهداشتی چه قدر میتواند خوب باشد! اما چرا که نه!؟ جور دیگر دنیا را ببینید.
مخاطب را به یک رقابت ساده با میکروبها ترغیب کنید؛
سنگ کاغذ قیچی!
جملهی معروفی از یکی از معماران مشهور اواخر دوران معماری مدرن است که ناظر بر طلب هر متریال و مصالحی برای به کارگیری در امری خاص است. لویی کان میگوید اگر از آجر بپرسید خودش تمایل به بهکارگرفتهشدن در یک قوس را دارد. جملهی دیگری هم از یکی از هنرمندان شهیر عصر رونسانس نقل است که میگوید من از دل سنگ یک مجسمه را نمیتراشم. من فقط آن را از حصار سنگ آزاد میکنم. مجسمهای را که در دل سنگ گرفتار آمده است!
جمع این دو نگاه به طراحی پوسترهایی جالبی با موضوع میراث فرهنگی و معماری منجر شده است. بناهایی که از دل مصالح متناسبشان به مانند یک مجسمهی گرفتار تراشیده شده اند....
از نامزدهای جایزه آقاخان ۲۰۱۳ و پروژههایی شاخص در بین نامزدها با هم حرف زدیم (+ و +) و گفتیم دو کار هم از ایران در بین نامزدها دیده میشود. یکی از این دو نامزد مرمت بازار تاریخی تبریز است که پروژهای در ابعاد ملی میباشد و حضور آن در لیست نامزدهای آقاخان اصلا بعید نیست. اما نامزد دیگر آپارتمانی ساده در شهرستان محلات طرح و اجرای دفتر معماری AbCT در تهران است.
علت انتخاب این پروژه را استفاده مناسب از زائدات سنگ در نماسازی و پوشش سطوح و توجه به متریالهای بومی دانستهاند. ساختمان ترکیب مناسبی از چوب و سنگ است که به صورت محلی تامین شدهاند. سنگ مورد نظر با توجه به بازار و صنایع فعال سنگ در محلات از اضافه دورریز آنها تامین شده است. پوششهای جمعشوی چوبی نما نیز به نوبه خود و در تناسب با ساختمانسازی محلات به کلی نوآورانه هستند. به جز این نوآوریها ساختمان شماره ۱ محلات را باید ساختمانی عادی تلقی کرد. حالا به نظر شما آیا این نوآوریها دلایل کافی برای پذیرفتهشدن در لیست اولیه نامزدهای جایزهی نسبتا گران آقاخان هستند؟
در انگلستان به درستی مرسومه که به شهر و بافت و پیوستار شهری بیش از تک تک بناها اهمیت داده میشه. این طوره که حتی محلههایی از چندصدسال قبل هستند که رویه محله خوب حفظ شده و تمام ساختمان ها درونشون تغییر کرده و امروزی شده. در چنین وضعیتی طراح معمار اگر هم بخواد یک کار امروزی و نوآورانه بکنه لازمه نهادهای مربوطه رو توجیه کنه و طرحی ارائه بده که نهایت احترام رو به بافت داشته باشه.
این مرکز فرهنگی که در جنب یک بنای مهم فرهنگی طراحی شده با وجود هندسه نوآورانه و امروزی ش با راهبردهایی طراحانه به خوبی در عین احترام به پیوستار بافت حرفی نو در بافت ایجاد کرده. بنا با فاصله گرفتن از تود بنای قدیمی و تطابق متریال های نما با سنگ نمای قدیمی و هندسه ای صریح که بیشتر بستری برای دیده شدن بنای قدیمیه تا اغتشاشی بصری و حرفی متفاوت تونسته به خوبی با بافت ترکیب بشه. در عین حال در سمت دیگه توده بنا حجم شیشهای سبک به ترکیببندی کل مجموعه و وزندهی به بخش قدیمی موثر بوده