شاید حال و هوای رمزپردازیهای رمانهایی که اخیرا خواندهام در انتشار این پست بیتاثیر نباشد. میدانید که هنر ادیان کهن در مواردی با رمزآمیزیها و رمزپردازیهای حسابشده روبهروست. این مساله مختص ادیان توحیدی و ابراهیمی نیست و در میان جمیع آیینهای کهن و حتی مسلکهای ابداعی معاصر مقلدانه از ادیان کهن نیز به چشم میآید. اما در نمونههای مختص ادیان ابراهیمی گونههایی شگرف و گاهی با وسعت کشف بینظیری که متناظر با سلوک عارفانه در این ادیان است نیز یافت میشود. در میان این سنن رمزپردازی نور از جایگاه خاصی برخوردار است و بازیهای حسابشده با شکست نور و نور رنگی در کلیساهای مسیحی و نیز ترکیبهای شگفت نور و سایه در مساجد و زیارتگاههای اسلامی را میتوان به عنوان مثال برشمرد.
استودیو شادی و آبی در اینستالیشنی متفاوت با ساخت سه دیسک با پوشش آینههای رنگی شکسته به نماد سه دین بزرگ ابراهیمی یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام و نصب آنها در مسیر حرکت خورشید از روزنه پنجرهای در کلیسای سن ماتیو به خلق انعکاسهایی عجیب و انتزاعی بر دیوارههای کلیسا دست زدهاند که نوعی حالت مقدس و باشکوه را ایجاد میکند و با تغییر و تحول خود ناظران را به پیگیری ادامه ماجرا دعوت میکند. برداشتی امروزی و استریلیزه از چیزهایی که روزی در کالبد بنا و عضوی از آن و البته در خدمت وظایفی مشخص و جدی در بنا بوند....