یک کار خوبی شهری! شهر یک نماد قدیمی داشته و اون درختی کهنسال بوده که در تابلوی نقاشی قدیمی ای هم ثبت شده بوده. شهرداری تصمیم می گیره دیوار قدیمی یک بنای مهم شهری رو با یک نقاشی دیواری از حالت خراب فعلی دربیاره و در بافت شهری هم یک نمادسازی متناسب ایجاد کنه.
آدام نیکلویکز برای پاسخ دادن به این نیاز، اولا اون درخت معروف رو انتخاب می کنه تا با عموم مردم شهر رابطه برقرار کنه. بعد به جای این که اون درخت رو مثل همیشه با نقاشی سادهای روی دیوار پیاده کنه به این فکر می افته که چیزی ایجاد کنه که ظرفیت هر لحظه نو شدن و هر روز دوباره خلق شدن رو داشته باشه. این طور می شه که تصمیم می گیره اثر این درخت رو به نحوی بر روی دیوار ایجاد کنه که با بارش هر بارون ایجاد بشه و بعد از خشک شدن هوا محو بشه..... یعنی یک آن؛ یک گوشه در منظر شهری که گاهی نواخته می شه و گاهی ساکته و لزومی نیست که همواره بر سر ساکنان شهر آوار بشه و با زیاد دیده شدن اتفاقا از ارزش هاش کاسته بشه....
درسته در این کار هم برای این که بتونن انتخابی هر وقت لازم بود تصویر رو ظاهر کنن، آبپاشهایی رو در زیر کار تعبیه کردن اما در کل کار ظرفیت کمتر ولی بهینه و به اندازه و هدفمند دیده شدن رو داره... و این خوبه