امروز تمام وقت مشغول تجهیز و آماده سازی دفتر جدید بودیم و الان که تازه آخرشب فرصت کردم بیام این جا، بی غایت خسته هستم و حال و هوش نوشتن نظر ندارم :)
نقدا ببینین و برامون بگین
- ۳ نظر
- ۲۲ تیر ۹۱ ، ۲۳:۴۳
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
امروز تمام وقت مشغول تجهیز و آماده سازی دفتر جدید بودیم و الان که تازه آخرشب فرصت کردم بیام این جا، بی غایت خسته هستم و حال و هوش نوشتن نظر ندارم :)
نقدا ببینین و برامون بگین
برخی گرایش ها وجود داره که با این موضوع که "در طراحی در بسترهایی که ارزشهای طبیعی نهفته و آشکار دارند بهترین کار کمترین تاثیره" برخوردی خاص می کنه. این گرایشها مثلا به جای اون که به کمترین دخل و تصرف فکر کنن به دخل و تصرفهایی می پردازن که کمتر بروز و ظهور داشته باشه.
با همین نگاه کاربرد متریالهای شفاف یا متریالهایی که انعکاس کاملی از محیط رو ارائه می دن شیوع پیدا می کنه و فرمهای خالص و با تنشهای اندک بصری کاربرد بیشتر پیدا میکنه و مفاهیمی حتی در این باره تدوین می شه و سبک ها و روشهایی جا میافته.
ساخت خوب این کار، خلوص فرم و متریالش جالب توجه بود.
چقدر این کار خوب بود. توجه همزمانش به کوچکترها و بزرگترها و این که فرم ارگانیک به خوبی تونسته جوابگوی نیازش باشه و یه کار صرفا صنعتی بی روح از آب درنیامده.این طوری می تونه برای یه بچه از کوچیکی تا بزرگیش مورد استفاده باشه و فکر کنم این طور می شه که خاطره ش در ذهن و علاقه ش در دل فرد بیشتر تثبیت می شه حتی.
چقدر رفتار این بنای بزرگ برام جالب بود. تمام فضاها رو زیر زمین برده و نور رو از بالا به عمق زمین هدایت کرده و در عوض بستری خوب برای شهر ایجاد کرده که در اوج احترام به منظر شهری و نمای ساختمان های اطراف و رعایت حال اون ها درتامین نور و هوا و منظر، چه میزان حجم اضافی رو از بار بافت شهری هم برداشته....
سازه اکسپوز کار هم جالب بود....
"color jam" یک اینستالیشن بزرگ شهریه که تا پایان سپتامبر 2012 یعنی حدود سه ماه دیگه همین طور می مونه.
طراح یک چهارراه و ساختمونهای اطراف ش رو بوم نقاشی خودش فرض کرده و ترکیب رنگی با استفاده از رنگ های خام یه صورت انتزاعی به سبک کارهای نئوپلاستیسیسمی موندریانی رو بر بوم چهارراه پیاده کرده.
تندی و کنتراست میون رنگها و همچنین ابعاد کار مانع اون می شه که هیچ عابری بتونه بدون توجه به کلیت اثر از چهارراه عبور کنه . در عین حال اونهایی که بیشتر با اثر رابطه برقرار کنن می تونن به "بازی" با کار بپردازن و خودشون رو به مثابه لکه ای رنگی در دل این بوم فرض کنن... در واقع امتداد اثر هنرمند باشند و جزوی از اثر
هوشمندی این اتود از مبلمان فضاهای سبز مثل پارکها و فضاهای شهری در اینه که واحد مدولار نیمکت به طوری می تونه ترکیب بشه که مبلمان های بسیار پیچیده تر با کاربری های متنوع و متناسب با فضاهای گوناگون بسازه. مثلا به تصویری که از ترکیبهای متعدد مدولارها گذاشته نگاه کنین.
یکی از چیزهایی که در این کار به طور ویژه برام جالب بود این بود که مدولار در دل خودش و در میون ترکیب های متنوع ش "فضا" می سازه؛ گوشه هایی پراستفاده که به هیچ وجه پرت و هدر نیستند و برعکس بر غنای عملکرد واحدها اضافه می کنن.
یکی از نکات مهم در چرخه ایده پردازی و اجرای آثار هنری در غرب اینه که ایده خوب خیلی زود به اجرا و تولید انبوه می رسه و آدم های پیگیر زیادی با رصد جریان تولیدات ایده های هنری از طرح های خوب دفاع می کنند و اون ها رو به تولید واجرای انبوه می رسونن.
اگه یادتون باشه برخی از این ایدههای چراغانی و نورپردازی رو همین چند وقت قبل با هم در یانوندیزاین دیدیم. این ایده های خوب خیلی زود در چنین طرحی به طور یکپارچه به کارگرفته شدند.
این پست چراغانی یانون دیزاین باشه به مناسبت این روزهای فرخنده
یک کلبه که انگار از آسمون افتاده!
اول بار که این طرح رو دیدم با دیدن چند تصویر اول فکر کردم کل کار محصول یه شبیه سازی خوب رایانه ایه اما بعد متوجه شدم که نه انگار! این اثر فوق العاده جالب و هیجان انگیز ساخته شده.
کلبه ای سنتی با باغچه ای خودمونی که بر قامت یک بنای بی روح عصر جدید، مثل ستاره ای از آسمون افتاده باشه.
منظرسازی باغچه ی کلبه از خودش هم جذاب تره به نوعی!
پل موسی، پلیه که بر خلاف تجربه مرسوم ما از پلهای واقع بر رودخانهها، از روی آب نمیگذره. بلکه از درون آب، از دل آب میگذره....
ایده پل و به مرتبهی بالاتر نامگذاری ش فوقالعاده ست....
البته لازمه یادآوری بکنم که چنین ایده هایی تنها با اجرای عالی و بدون خطا امکان پذیره و گرنه همه ما می تونیم ایده های بلندپروازانه بدیم اما در مرحله اجرا هر چیزی امکان اجرایی شدن نداره
سبک نقاشی شهری که به جای رنگ از اثر تخریب روی دیوار استفاده می شه و اتفاقا هم پایدارتره و هم حس و روح خوبی هم داره کارها....