- ۱ نظر
- ۱۹ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۵:۳۹
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
اون قدر دیتیلها و رفتارهای نامعمول و مغایر با تجربه های مرسوم مون در این طرح دیدم که حیفم اومد این جا بازنشرش نکنم.
درسته این اثر ساخته شده و البته که بسیاری از کارهایی که انجام داده بیشتر نمود یک حرکت انتقادی دارند تا مثلا راهبردی معمارانه. اما واقعا چه چیزها که ما در زندگی مون خودمون قرارداد کردیم و مثل وحی منزل می دونیمشون و در مقابل چه چیزها که جزو اصول هستند و از طرف ما نادیده گرفته می شن....
برای رسیدن به راهحل های نو، باید ابتدا بند عادت ها رو درید....
چندباری قصد کردم این جا در یانوندیزاین در مورد پاویلیونها چند خط بنویسم که تا حالا فرصت نشده بود. اما این بار چند خطی می نویسم.
ببینین. در مورد وجوه سیاسی و فرهنگی و تاریخی نمایشگاه ها به خصوص نمایشگاههای بینالمللی معروف به اکسپو نمی خوام حرف بزنم. نکته مورد نظر من نسبت این نمایشگاهها با هنر و هنرمنده.
با ظهور شیوهها و روشهای ساخت نوین در عصر جدید و پیشرفت صنعت، آرام آرام سرعت پیشروی تخیل هنرمندانه و معمارانه به طور شگفتی از امکانات واقعی زندگی جلو افتاد. عرصهی واقعی و نقد زندگی جای بروز این تخیلات نبود. چه این که اروپا و اروپایی درگیر مشکلات فراوونی بود که اجازه نمی داد به راحتی این تخیلات در بسترهای واقعی زندگی شهری بروز کنه. لاجرم عرصه ای غیرواقعی تر و با امکانات بیشتر نیاز بود...
اکسپوها ، نمایشگاه ها و غرفه ها این عرصه بودند. پاویلیونها اولا توسط سرمایه هایی به مراتب بیشتر از سرمایههای آدمهای حقیقی ساخته میشدند. برد تبلیغاتی وسیع داشتند و امکان این رو داشتند که ایده های نو رو در عرصه های بزرگتری مطرح کنند. سازه ها و بناهایی لزوما ثابت نبودند و فرصت خطا کردن در اون ها مهیا بود. و از همه مهمتر اونها مابهازای نیازی اصیل نبودند تا لاجرم دست معمار و هنرمند رو ببندن و نگذارن هرچه دلش می خواهد انجام بده.... خلاصه عرصه بروزات نفسانی هنرمندانه در این طور طراحی ها به مراتب فراهم بود. این طور شد که کم کم می بینیم غرفه های قرن اخیر گاهی عرصه بروز مهمترین ایده های عصر بودند ...
حتی همین امروز هم خیلی از ایده های نوآورانه و طرحهای آوانگارد اولین بار در یک غرفه در دل نمایشگاهی منطقه ای یا بین المللی به ظهور می رسن.
کاربندی های ایرانی (یعنی اون پوشش انتهای کار که سقف رو می بنده به طور عام!) معمولا به دلیل نکات ارزشمند و ویژهی سازهای که دارن، در دنیا بینظیر و متفاوت شناخته میشن. اصولا معماری ایران زمین معماری متفاوت و عجیبیه. اما این به این معنا نیست که دیگرون هیچ چیزی ندارن برای عرضه کردن یا مثلا اون طور که برخی فکر می کنن ، دیگرون هرچه دارن از امثال ما گرفتن!
دوران گوتیک در اروپا با وجود تبلیغات فراوون غرب برای القای این نکته که اندیشه ممنوع بوده و فکر محدود و دین غیرتعقلی حاکم بوده، یکی از دوران های درخشان مغرب زمین به حساب میاد.
دوران گوتیک اگرچه آمیخته های انحرافی-دینی مسیحیت تا حد زیادی منجر به سیری نزولی در اون می شه و فرصت رو برای بروز رنسانس پسرو مهیا می کنه اما در همین دوران هنر و صنعت مغرب زمین آمیخته با ایمان ناب بدنه ی کارگر و زحمتکش منجر به ساخت چیزهایی در هنر و معماری می شه که به واقع از نمونه های شرقی خودشون اصلا کوتاهقامت تر نیستند.
در پست زیر تصویرهایی جالب از سقف کلیساهای جامع دوران گوتیک و کاربندی های زیبا و یکتای اون ها می بینیم. بی نظیره...
با رشد و توسعه امکانات و ورود دستگاه های دیجیتال و روبات ها به عرصه ساخت و ساز امروزه خیلی اتودها می بینیم که ترکیب عناصر معماری در اون ها به وسیلهی امکانات حوزه روباتیک، در ترکیبهایی پیچیده تر از اون چه در عرف جا افتاده ، شکل می گیرن. مثلا دیوارهایی دیده م که آجرهای تشکیل دهنده دیوار با چینش تحت زوایای مختلف در عین این که مشبکی گذرا رو ایجاد می کنن، در سایه روشنهای نماهای مختلف شون هم تشکیل تصاویر و الگوهایی بصری می دن.
همین چند روز پیش هم کارگاهی در دانشگاه تهران اختتامیه گرفت که البته با عنوان و ادعای fabricating به چینش هایی نوآورانه از واحد مدولار آجر پرداخته بود.
القصه این که اگرچه حتی در بستری خاص هنوز تکنولوژی اون قدر همه گیر نشده باشه که به راحتی بشه هر کاری انجام داد، اما راه برای ابداع و نوآوری ولو با همون ابزارهای مرسوم بازه! و هیچ بهانه ای پذیرفته نیست.
کالبد معماری می تونه سخن از واقعیتی داشته باشه. این که ساختمانی دانشگاهی این چنین در شهر تاثیرگذار باشه و بدنه مردم روزانه به طور مداوم از میان کالبدش و روی بامش حرکت کنن، بنشینن و استراحت کنن و اون رو جداشده و نرده کشیده شده نبینن می دونین چه تاثیرات خوبی برای جامعه داره؟ و چه تاثیرات دو چندان خوبی برای خود دانشجوها داره!؟ این که با مردم عادی همراه و همنشین بشن.
مثلا تو همین ایران خودمون که گرفتیم و دانشگاه ها رو تو حصاری سخت محصور کردیم به چی رسیدیم؟ الا اینه که اگر خیری هست در دانشگاه محصور مونده اون جا؟ و مهم تر الا این که دانشجوهایی غیرواقعنگر و غیر مردمی بار میاریم که نتیجه ش رو در حوادثی نظیر فتنه سال 88 مجبوریم تحمل کنیم....
این که بدنه ملت توسط قشر محدود اما تاثیرگذار دانشجو درک نشن و دانشجوها در حصاری خودتنیده بار بیان خطری بزرگ برای یک جامعه ست....
راستی :) دانشگاه زنان در سئول!
قابل توجه اون ها که به کلمه تفکیک جنسیتی دانشگاه ها حساسیت عصبی دارن و فکر هم می کنن روشنفکری شون دلیل این عصبیت هاست!
برخی سایتها هستند که به دلایل مختلف امکان گسترش معماری در روی زمین رو از طراح میگیرن. چه به بهانه های میراث فرهنگی و طبیعی چه به دلایل پاسداشت کالبدی یا وظیفهای موجود که ساخت و ساز روی زمین به وضعیت موجود لطمه می زنه.
از طرفی ساخت در زیرزمین همیشه با مسائلی از قبیل تامین نور و هوای تازه روبهرو می شه و خیلی وقت ها طراحان مجبورن برای تامین چنین چیزهایی فضاهای خالی بزرگ (اصطلاحا ووید void) ایجاد کنن و مسائل دیگه! اما در این جا با اتودی ویژه روبهرو هستیم.
نورگیرهای محدبی که در شبکهای منظم فضای بزرگ سالن زیر رو مثل روز روشن کردند و اگرچه در معماری سنتی حمام های خودمون و حتی در برخی شبستانهای زیرین مساجد و بناهای دوران اسلامی در ایران خودمون هم این نگاه طراحانه وجود داشته اما به مدد فنآوریهای امروزی، طرحی که با هم می بینیم تونسته نوری باورنکردنی رو به فضای پایین برسونه و حتی به جرات می شه گفت از بسیاری فضاهای مشابه که روی تراز همکف هم ساخته می شه، سالنی پرنورتر رو برامون ایجاد کرده.
نکته جالب توجه دیگه این که ساخت خوب این کار، حس این رو ایجاد می کنه که واقعی نیست! احساس می کنی سالن پایین تصویرسازی رایانه ای شده! و این یعنی رویایی تر بودن ساخت نسبت به رندرهای دیجیتال!